وکیل حقوقی شمال تهران

وکیل حقوقی شمال تهران

وکیل حقوقی شمال تهران


امروز با معرفی وکیل حقوقی شمال تهران همراه شما هستیم.

وجود مراجع قضایی حقوقی متعدد در شمال تهران، حضور وکیل حقوقی شمال تهران را ضروری نموده است.

همچنین تمایل افراد جامعه به دریافت خدمات آنلاین موجب شده تا کسب و کارهای اینترنتی رونق یابند.

دفاتر وکلای دادگستری نیز از این امر مستثنا نیستند.

موسسه حقوقی مهر پارسیان با مدیریت دکتر محمد رضا مهری، برترین وکیل حقوقی شمال تهران در این راه پیشگام است و خدمات حقوقی و کیفری آنلاین را به صورت مشاوره و قبول وکالت ارائه می‌نماید.

در صورت نیاز به وکیل حقوقی شمال تهران جهت مشاوره با شماره‌های مندرج در انتهای مقاله تماس بگیرید.

نکات مهمی که در این نوشته توسط وکیل حقوقی شمال تهران، بررسی خواهند شد:

آیا وکالت وکیل با مرگ موکل خود به خود باطل می‌شود؟

وکالت قراردادی است جایز که با مرگ هر یک از طرفین یا استعفای وکیل یا عزل وکیل توسط موکل و یا با جنون وکیل و یا موکل پایان می‌یابد.

برای مثال اگر کسی به دیگری وکالت دهد که اتومبیلی برای او خریداری کند به کسی که وکالت می‌دهد موکل و به کسی که عمل خرید اتومبیل را باید انجام دهد وکیل می‌گویند.

حال اگر وکیل قبل از خرید اتومبیل دیوانه شود یا فوت کند و یا از انجام آن عمل استعفا دهد و یا موکل او را عزل کند، دیگر اجازه انجام معامله اتومبیل را نخواهد داشت.

برابر قانون وکالت با مرگ یا جنون وکیل یا موکل از بین می‌رود و از این حیث فرقی میان عقد وکالت بلاعزل و یا عقد وکالت ساده نیست.

به طور مثال، اگر شخصی آپارتمانی را با سند عادی قولنامه کند.

در قولنامه قید شود که خریدار از جانب آقای فروشنده وکیل است که پس از انجام تشریفات محضری و اداری به دفترخانه مراجعه و رسماً آپارتمان را به نام خود منتقل کند و به اصطلاح خریدار وکالت بلاعزل از فروشنده داشته باشد.

اما در این هنگام فروشنده فوت کند برای انتقال رسمی آپارتمان، دیگر آن وکالت فاقد اثر است و این ورثه فروشنده هستند که باید آپارتمان را منتقل کنند.

اگر از انجام این عمل خودداری کنند آن موقع خریدار ناگزیر به طرح دعوی علیه آنان و مراجعه به دادگستری است.

لذا اگر عقد وکالت در ضمن عقد بیع (خرید و فروش) یا هر قرارداد دیگری مانند ازدواج و… به صورت شرط قید شود بقای این وکالت تا وقتی است که طرفین مبتلا به جنون نشده یا فوت نکرده باشند.

همان‌گونه که در تعریف وکالت دیدیم، این قرارداد (جایز از هر دو طرف)، به مفهوم نیابت و جانشینی و اذن است که یک سوی آن موکل و طرف دیگرش وکیل قرار دارد که برای انجام امری، نایب قرار می‌گیرد.

یعنی هم در ایجاد و هم در بقای آن وجود اراده مستمر ضروری است.

بدین‌ترتیب، چنانچه عواملی مانند مرگ یا دیوانگی برای هر یک از طرفین پیش آید، اراده و اذن مزبور از بین خواهد رفت و موجب انفساخ (برهم خوردن قرارداد) عقد فراهم می‌گردد.

به بیان دیگر، طرفین وکالت که هنگام بسته شدن این پیمان زنده و دارای شرایط اساسی برای انجام معامله بوده‌اند، با موت یا جنون هر یک، شرط بقای وکالت از میان رفته و عقد مرتفع می‌شود.

این موضوع در بند 3 ماده 678 قانون مدنی بیان شده است.

ولی، این حکم کلی، به مسایل و ابهامات فراوانی که پیرامون فوت طرفین عقد وکالت از جمله:

وکالت در توکیل، وکالت بلاعزل، غایب مفقود‌الاثر، مجنون اطباقی و ادواری، سفیه و ورشکسته وجود دارد، پاسخ روشنی نمی‌دهد.

در خصوص موارد بطلان وکالت در قانون مدنی، با مواد 670 و 678 و حتی 954 این قانون مواجه می‌شویم.

طبق ماده 670 قانون مدنی در صورتی که دو نفر به نحو اجتماع وکیل باشند با فوت یکی از آنها وکالت دیگری باطل می‌شود و برابر مفاد بند سوم ماده 678 قانون مزبور، با فوت یا به جنون وکیل یا موکل، وکالت مرتفع می‌گردد.

در فقه ما نیز همین عقیده دیده می‌شود.

مطابق حکم کلی ماده 954 همین قانون؛ کلیه قراردادهای جایز به فوت یکی از طرفین منفسخ می‌شود و همچنین به سفه (زوال معاش اقتصادی)، در مواردی که رشد معتبر است.

شرایط دریافت خسارت تأخیر تأدیه

مطابق ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی، طلبکار می‌تواند علاوه بر دریافت اصل طلب خود، بابت تأخیر بدهکار در پرداخت بدهی، از وی خسارت تأخیر تأدیه (دیرکرد) بگیرد اما برای این کار چند شرط وجود دارد:

طلب از نوع وجه رایج (پول) باشد. پس برای مثال، بابت مواد شیمیایی، محصولات صنعتی، مواد غذایی و … نمی‌توان دیرکرد گرفت.

طلبکار از بدهکار درخواست نموده باشد که طلب وی را بدهد. بهترین راه برای این کار، ارسال اظهارنامه است.

همچنین تقدیم دادخواست، به منزله مطالبه طلب است.

از آنجایی که مبدأ محاسبه خسارت تأخیر، زمان درخواست طلب است، بهتر است هر چه زودتر طلب خود را از بدهکار با ارسال اظهارنامه و نظایر آن درخواست کنید تا بتوانید مبلغ بیشتری را به عنوان دیرکرد دریافت نمایید.

بدهکار توانایی مالی برای پرداخت بدهی خود را داشته باشد تاجر ورشکسته، افراد معسر (ندار) و … فاقد توانایی مالی تلقی می‌شوند.

بدهکار یا همان مدیون، با وجود داشتن توانایی مالی از پرداخت بدهی خویش خودداری کند.

چک سفید امضا چیست؟

منظور از سفید امضاء بودن چک امضاء نداشتن چک نمی‌باشد.

زیرا در چنین صورتی سند مزبور چک نمی‌باشد (دارای اعتبار نمی باشد) بلکه حالتی را بیان می‌کند که چک امضاء دارد اما از جهت محتوا و سایر موارد سفید است.

در صورت درج شرط در چک، چک قابلیت تعقیب کیفری خود را از دست می‌دهد.

اما از طریق اجرای ثبت نیز می‌توان نسبت به آن اقدام کرد.

بنابراین در این حالت مطالب و ادعاهای مربوط به شرط در اداره ثبت قابل رسیدگی نمی‌باشد و فقط وجه مرقوم در چک قابل صدوراجراییه در اداره ثبت می‌باشد.

چنانچه در متن چک قید شده باشد که چک بابت تضمین انجام معامله یا تعهدی است.

به طور مثال چکی را که مستاجر بابت تخلیه ملک در سر وعده به موجر می‌دهد.

بنابراین در صورتی که مستاجر با انقضای مدت اجاره ملک را تخلیه نکند، موجر نمی‌تواند علیه مستاجر به واسطه داشتن چک تخلیه، شکایت کیفری مطرح نماید.

این در حالی است که موجر این امکان را خواهد داشت تا از طریق محاکم حقوقی وجه چک را مطالبه نماید.

چک برگشتی، پس از انتقال به غیر، قابلیت پیگیری کیفری ندارد.

یا چک حامل برگشت خورده‌ی شخص دیگر، می‌تواند توسط شخص دیگری شکایت و پیگیری شود؟

منظور از دارنده چک شخصی است که برای اولین بار چک را به بانک ارائه داده است.

برای تشخیص اینکه چه کسی اولین بار برای وصول وجه چک به بانک مراجعه کرده است، بانک‌ها مکلفند به محض مراجعه دارنده چک هویت کامل و دقیق او را در پشت چک با ذکر تاریخ قید نمایند.

کسی که چک پس از برگشت از بانک به وی منتقل گردیده، حق شکایت کیفری نخواهد داشت؛ مگر آنکه انتقال قهری باشد.

در صورتی که دارنده چک بخواهد چک را به وسیله شخص دیگری به نمایندگی از طرف خود وصول کند و حق شکایت کیفری او در صورت بی‌محل بودن چک محفوظ باشد، باید هویت و نشانی خود را به تصریح نمایندگی شخص مذکور در ظهر (پشت) چک قید نماید.

در این صورت بانک اعلامیه مذکور در ماده ۴ و ۵ را به نام صاحب چک صادر می‌کند و حق شکایت کیفری او محفوظ خواهد بود.

هر‌گاه بعد از شکایت کیفری، شاکی چک را به دیگری انتقال دهد یا حقوق خود را نسبت به چک به هر نحو به دیگری واگذار نماید تعقیب کیفری موقوف خواهد شد.

شرایط حق شفعه در خرید و فروش مال مشترک چگونه است؟

«شفعه» به معنای تملک سهم فروخته‌شده شریک به وسیله شریک دیگر است.

این حق به دلیل جلوگیری از ضرر شریک در مال غیرمنقول (اموالی که قابل جابجایی و نقل مکان نیستند مانند خانه و زمین) قابل تقسیم قرار داده شده است تا اگر یکی از دو شریک، سهم خود را از طریق بیع به دیگری واگذار کرد، شریک دیگر با پرداخت همان بها به مشتری، سهم شریک خود را تملک و از ضرر خود جلوگیری کند.

ماده ٨٠٨ قانون مدنی بیان می‌کند:

هرگاه مال غیرمنقول قابل تقسیمی بین دو نفر مشترک باشد و یکی از دو شریک، حصه (سهم) خود را به قصد بیع (فروش) به شخص ثالثی منتقل کند، شریک دیگر حق دارد قیمتی را که مشتری داده است، به او بدهد و حصه مبیعه (سهم فروخته‌شده) را تملک کند (مالک شود) که این حق را حق شفعه و صاحب آن را شفیع می‌گویند.

⁠ آشنایی با خیار غبن

خیار عبارت است از توانایی و اختیار یکی از افراد قرارداد برای از بین بردن قرارداد. قانون مدنی ایران از ده خیار نام برده است که یکی از این خیارها، خیار غبن می‌باشد.

غبن به‌ معنای فریفتن و گول زدن آمده‌ است.

در عالم حقوق عبارت است از زیانی که در اثر عدم تعادل بین قیمت پرداخت شده توسط مشتری و ارزشی که کالا واقعا داشته است، به میزان بسیار زیاد و قابل توجهی (فاحش) به طرف دیگر قرارداد وارد شده است که ماده ۴۱۶ قانون مدنی به آن اشاره دارد.

برای مثال اگر فروشنده فرشی که ۱۰ میلیون قیمت دارد را به مشتری به مبلغ ۳۰ میلیون که تفاوت قابل توجهی است بفروشد، برای مشتری حق از بین بردن قرارداد و اعمال خیار غبن به‌وجود می‌آید.

همچنین اگر فرش ۱۰ میلیونی را فروشنده به علت فریفته شدن و فریب خوردن ( مغبون شدن) توسط مشتری ۵ میلیون فروخته باشد، در این صورت فروشنده می‌تواند قرارداد را برهم بزند.

ماده ۴۱۷ قانون مدنی

معیار (فاحش بودن) را برای این خیار درنظر گرفته است؛ به این معنا که در عرف و در بازار و میان مردم باید قضاوت کرد که آیا غبن و فریفته شدن، فاحش است یا خیر؟ و کسی که ادعا می‌کند که مغبون و فریفته شده است.

باید اثبات کند که کالای خریداری شده به این گرانی بود یا به این ارزانی نبود.

در خیار غبن به این نکات باید توجه کرد:

برای اینکه متوجه شویم که غبن اتفاق افتاده است یا خیر، باید “شرایط قرارداد” را در نظر گرفت.

برای مثال هرگاه شخصی یک قطعه فرش را که ارزش واقعی آن ۱۰ میلیون است به مبلغ ۱۵ میلیون به صورت اقساط و با فواصل طولانی خریداری نماید، نمی‌توان او را مغبون تلقی کرد.

چرا که قیمت واقعی فرش در وضعیت و شرایط عادی بوده و نه قرارداد اقساطی.

این خیار فوری است؛ به این معنا که از زمانی که شما به غبن آگاه شدید شروع می‌شود.

برای مثال یک ماشین بیست میلیونی که فروشنده آن را به مبلغ سی میلیون فروخته است، را درنظر بگیرید.

۶ ماه از این قرارداد گذشته و مشتری پس از ۶ ماه متوجه می‌شود که مغبون شده (ضرر کرده) است.

از این زمانی که مشتری متوجه غبن خود می‌شود، باید بلافاصله قرارداد را برهم بزند.

چرا که اعمال این خیار به صورت فوری می‌باشد.

اگر یک فرش ۱۵ میلیونی به مبلغ ۳۰ میلیون فروخته شود و مشتری خواهان ازبین بردن قرارداد (فسخ) باشد و فروشنده بگوید:

۱۵ میلیون مابه‌التفاوت را پس می‌دهم ولی قرارداد از بین نرود، بازهم باعث از بین رفتن خیار غبن نمی‌شود و این خیار (اختیار بر هم زدن قرارداد)، همچنان برای مشتری وجود خواهد داشت و می‌تواند قرارداد را برهم بزند.

برای تعیین مبلغ یا میزان غبن و اختلاف قیمت، ملاک، ارزش کالا در هنگام قرارداد است نه زمان برهم زدن قرارداد.

برای مثال:

اگر کالا هنگام قرارداد ۲۰ هزار تومان ارزش داشته باشد.

حال خریدار آن را ۳۰ هزار تومان خریده باشد.

اکنون همان کالا ۱۰ هزار تومان ارزش داشته باشد.

بازهم خریدار می‌تواند به استناد خیار غبن، قرارداد را برهم بزند و منحل کند.

مطابق ماده ۴۱۸ قانون مدنی:

اگر مغبون (فریب خورده) هنگام قرارداد از قیمت کالا باخبر بوده و با این حال، قرارداد بسته است خیار غبن نخواهد داشت.

زیرا با آگاهی بر قیمت حقیقی قرارداد، خود اقدام به ضرر خودش کرده است و غبن در این صورت منتفی است.

تامین دلیل

در مواردی که اشخاص ذی نفع احتمال دهند که در آینده استفاده از دلایل و مدارک دعوای آنان از قبیل تحقیق محلی و کسب اطلاع از مطلعین و استعلام نظر کارشناسان یا دفاتر تجاری یا استفاده از قرائن و امارات موجود در محل و یا دلایلی که نزد طرف دعوا یا دیگری است، متعذر یا متعسر خواهد شد، می‌توانند از دادگاه درخواست تامین آنها را بنمایند.

مقصود از تامین در این موارد فقط ملاحظه و صورت برداری از اینگونه دلایل است.‌

وجه‌التزام یا خسارت قراردادی در مبایعه نامه‌ها به چه معنی هست؟

التزام در لغت به معنای ملازمه شدن، به گردن گرفتن، ملزم شدن به امری تعریف شده است.

در اصطلاح حقوقی مبلغی است که اطراف قرارداد در حین انعقاد عقد متفقاً خواه ضمن همان قرارداد اصلی یا به موجب توافق مستقل دیگر به عنوان خسارت ناشی از عدم انجام تعهد یا تأخیر در آن پیش‌بینی کرده و بر آن ملتزم می‌شوند.

در این خصوص ماده 230 قانون مدنی چنین مقرر داشته است:

اگر در ضمن معامله شرط شده باشد که در صورت تخلف متخلف مبلغی به عنوان خسارت تأدیه نماید حاکم نمی‌تواند او را به بیشتر یا کمتر از آنچه ملزم شده است محکوم کند.

دفتر وکیل حقوقی شمال تهران

در صورت نیاز به مشاوره حقوقی با برترین وکلای ملکی، بانکی، جرایم اقتصادی و… در تهران به یکی از راه‌های زیر اقدام کنید.

ارسال پیام از طریق خط تلفن همراه به موبایل وکیل حقوقی شمال تهران

09120067661

09120067662

09120067663

09120067664

09120067665

09120067669

ارسال پیام از طریق شماره واتس آپ و تلگرام وکیل حقوقی شمال تهران

09120067664

09120067669

09121281014

پس از ارسال پیام شکیبا باشید تا جهت وقت مشاوره حضوری یا آنلاین هماهنگی صورت گیرد.

چک سفید امضا چیست؟

چکی که فقط امضا شده و سایر محتویات آن مانند مبلغ و تاریخ آن درج نشده باشد؛ چک سفید امضا می‌باشد.

آیا می‌توان در خصوص چک مشروط، شکایت کیفری نمود؟

خیر در صورت درج شرط در چک، چک قابلیت تعقیب کیفری خود را از دست می‌دهد.

 

 

وکیل حقوقی شمال تهران

مشاوره حقوقی با وکیل

5/5 - (5 امتیاز)

2 دیدگاه

  • سلام جناب وکیل من پدرم یک وکالت بلاعزل به برادرم دادن تا ایشون یک خونه رو بفروشن و برادرم از این وکالت استفاده نکرد و الان پدرم فوت شدن من میخواستم بدونم ایا این وکالت باطل هست؟

    • سلام وقت شما بخیر
      بله مطابق با قانون عقد وکالت با مرگ وکیل یا موکل از بین می‌رود و فرقی میان عقد وکالت بلاعزل و یا عقد وکالت ساده نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *