امروز با معرفی وکیل داوری شمال تهران و بررسی نحوه انتخاب داور مرضی الطرفین توسط دادگاه با شما هستیم.
حل اختلاف در قراردادهای تجاری و قراردادهای خدماتی، وقتی به داوری، داور مرضی الطرفین (مورد توافق دو طرف) سپرده می شود، توافق طرفین مبنی بر داوری شخص یا هیأت داوری را باید ذیل همان قرارداد ذکر نمود تا در صورت بروز مشکل، راه حلی وجود داشته باشد.
موسسه حقوقی و داوری بین المللی طلیعه عدالت و مهر پارسیان، هدفی جز حل و فصل اختلافات خارج از دادگاه را دنبال نکرده و همواره در صدد است تا با میانجیگری حقوقی و کیفری، راه حل آسان حل مشکلات را پیش روی متقاضیان قرار دهد.
در این راستا، شرایط تعیین داور مرضی الطرفین توسط طرفین و یا دادگاه با مثال زدن یکی از آراء صادر شده در این زمینه بررسی خواهد شد.
نکات مهم در معرفی وکیل داوری شمال تهران
برای تعیین داور در قراردادهای حقوقی چه راهی توسط دپارتمان داوری مهر پارسیان توصیه می شود؟
بهترین وکیل اعتراض به رای داور و درخواست ابطال رای داور در شمال تهران کیست؟
جستجوی وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی متخصص پرونده های داوری چگونه است؟
معمای داور مرضی الطرفین
در تنظیم قراردادهای داوری، گاهی طرفین اختلاف تصریح میدارند که اختلافات طرفین، توسط «داور مرضی الطرفین» حل و فصل خواهد شد.
هرچند اصولاً توصیه میشود که در زمان تنظیم قرارداد داوری، از به کار بردن کلمه «مرضی الطرفین» خودداری شود تا از بروز ابهام جلوگیری کرد؛ لیکن در مواردی عدم آگاهی اشخاص در خصوص تنظیم شفاف شرط داوری، منجر به این میشود که بدون توجه به معنا و مفهوم کلمه «مرضی الطرفین»، آن را در قرارداد خود بگنجانند.
در این باره، این سوال همواره مطرح بوده است که آیا در صورت وجود چنین کلمهای در قرارداد، دادگاه حق تعیین داور را همچنان دارد یا خیر؟
اخیراً این سوال مهم، در یکی از پروندههای مطروحه نزد شعبه 9 دادگاه عمومی حقوقی تهران مطرح شده است و قاضی رسیدگیکننده به موجب دادنامه شماره 9709____900708 مورخ 11/06/1397 در مقام تعیین داور مرضی الطرفین (مورد توافق دو طرف)، چنین استدلال کرده است:
تعیین داور مرضی الطرفین در رویه قضایی
در خصوص درخواست خواهان … به طرفیت خوانده … به خواسته تعیین داور، با عنایت به اینکه
استدلال دادگاه در انتخاب داور مرضی الطرفین با حکم دادگاه
(اول) در تفسیر مواد اختلافی قانون پیرامون نهاد داوری، باید در جهت تقویت نهاد داوری استدلال کرد زیرا به اعتقاد این دادگاه، «حمایت از داوری و فرآیند آن»، یک اصل کلی حقوقی است به نحوی که می تواند در بسیاری از موارد، مبنای استدلال و استناد دادگاه را بر اساس ماده 3 قانون آیین دادرسی مدنی تشکیل دهد.
لذا از آنجا که قانونگذار صراحتاً در خصوص آثار قید «مرضی الطرفین» اظهارنظر نکرده است در نتیجه، اصل بر این است که در صورت عدم توافق طرفین برای تعیین داور مرضی الطرفین (مورد توافق دو طرف)، دادگاه مجاز خواهد بود داور را تعیین کند تا اختلاف از طریق داوری فیصله یابد.
چرا که داوری اساساً مبتنی بر قرارداد است و اراده کلی طرفین هم رسیدگی به اختلاف از طریق داوری بوده است.
(دوم) در تقویت این استدلال، می توان بیان داشت که قانونگذار موارد زوال داوری را در ماده 481 قانون آیین دادرسی مدنی و به صورت یک قاعده آمرانه (امری) تصریح کرده است و از آنجا که عدم توافق برای تعیین داور مرضی الطرفین، از جمله موارد زوال داوری نیست، بنابراین داوری همچنان پابرجاست و دادگاه می تواند اقدام به تعیین داور کند.
(سوم) به اعتقاد این دیدگاه، تاکید بر این نکته لازم است که داور «معین» با داور «مرضی الطرفین» متفاوت است.
در نتیجه، تنها در موردی که توافق به یک شخص خاص به عنوان داور «معین» شده باشد و داور مزبور نخواهد یا نتواند داوری کند و بر شخص دیگری هم توافق نشود، رسیدگی به ماهیت دعوا به حکم ماده 464 قانون مزبور در صلاحیت دادگاه خواهد بود.
بدیهی است که این بر عهده طرفین قرارداد داوری است تا در قرارداد خود چنین درج کنند که داور مرضی الطرفین صرفاً با توافق یکدیگر انتخاب بشود و تنها در این صورت است که اگر توافق حاصل نشود، داوری از بین رفته و دعوا در دادگاه رسیدگی خواهد شد.
(چهارم) از این رو، بدون تصریح طرفین در خصوص معنا و مفهوم قید مرضی الطرفین، نمی توان قصد ایشان از درج چنین قیدی را احراز کرد به ویژه آنکه، درج چنین قیدی بدون بیان حدود و قیود آن، می تواند نشان از آن باشد که درج آن، بدون توجه به معنا و مفهوم خاصی برای آن بوده است و مؤید (تاییدکننده) قصد طرفین، برای بار کردن معنای خاصی در مورد آن نبوده است.
لذا این دادگاه تاکید می دارد که قید «مرضی الطرفین» صرفاً یک اضافه بیانی است همچون عبارت «قاضی بیطرف»؛ بدین معنا که اگر این اضافه بیانی هم وجود نداشته نباشد، قطعاً در مفهوم مشکلی ایجاد نخواهد کرد زیرا بدیهی است که داور، همواره مرضی الطرفین است و اجباری نمی باشد.
از این رو تصریح قید مرضی الطرفین تفاوتی در باطن امر نخواهد داشت.
داور انتصابی و داور مرضی الطرفین
(پنجم) هرچند در بند الف ماده 1 قانون داوری تجاری بینالمللی مصوب 1376، داور به دو نوع «مرضی الطرفین» و «انتصابی» تقسیم شده است و این ابهام را ایجاد می کند که اگر داور انتصابی باشد، دیگر نمی تواند مرضی الطرفینی باشد.
با وجود این، نگاهی به ماده 20 قانون مؤخر پیش فروش ساختمان مصوب 1389، رفع کننده هرگونه ابهامی در این موضوع است زیرا به صراحت بیان داشته است: «در صورت عدم توافق بر داور مرضیالطرفین، یک داور با معرفی رییس دادگستری شهرستان مربوطه انجام می پذیرد».
این دادگاه، حکم مندرج در ماده 20 قانون یاد شده را نه به عنوان حکمی استثنایی، بلکه به عنوان قاعده ای کلی میداند که در سایر داوریهای موضوع قانون آیین دادرسی مدنی نیز قابل اعمال است.
لذا تصریح قید مرضی الطرفین در قرارداد، مانع دادگاه در انتخاب داور نخواهد بود. دادگاه با توجه به مقدمه توجیهی فوق و احراز جهات تعیین داور به شرح سابق، مستنداً به مواد 454 و 455 و 459 قانون آیین دادرسی مدنی، آقای…. را به عنوان داور تعیین مینماید.
وکیل داوری شمال تهران
برای دریافت مشاوره کیفری با وکیل پایه یک دادگستری و عضو گروه وکلای مهر، همه روزه با شمارههای زیر تماس حاصل فرمایید.
021-88663925
021-88663926
021-88663927
021-88663628
021-88799562
021-88795408
021-88796143
09120067665
تعیین وقت مشاوره با محمدرضا مهری، مدیر موسسه حقوقی مهر پارسیان، از طریق مدیر داخلی دفتر گروه وکلای مهر امکان پذیر است.
09120067669
موسسه حقوقی مهر پارسیان
اگر در شرط داوری، نظر داور قاطع و غیرقابل اعتراض دانسته شده باشد، آیا بعد از صدور رای، محکومٌ علیه رای داور، حق اعتراض به آن را دارد؟
سلام وقت به خیر
بله رای داور همچنان قابل اعتراض است . اسقاط حق اعتراض به رای داور در قوانین پیش بینی نشده است و خلاف نظارت قضایی بر داوری داست.
در نظریه مشورتی 2927/7 مورخ 30/5/1380 نیز آمده است
با عنایت به ماده 489 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، چنانچه طرفین حق اعتراض به رأی داور را از خود سلب نموده باشند ولی رأی داور یا داوران مشمول یکی از موارد مندرج در ماده 489 باشد به استناد ماده 490 همین قانون، ذی نفع می تواند نسبت به آن اعتراض نماید.
دفتر وکالت و مشاوره حقوقی محمد رضا مهری